سرخط خبرها

کارتون | سؤالی پوشیده در خط‌‌های مخملین

  • کد خبر: ۵۵۸۵۰
  • ۲۵ دی ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۲
کارتون | سؤالی پوشیده در خط‌‌های مخملین
اثر ارزشمند «پائولو دالپونته»، نقاش و کارتونیست ایتالیایی؛ اثری چشم‌نواز و سیاه‌وسفید که دالپونته با خط‌های مخملینش ترسیم کرده است. یک کتاب به شکل پیانو یا پیانویی شکل کتاب که جلدش به شکل در پیانو و بازشده است.
امیرمنصور رحیمیان | شهرآرانیوز - راه‌ورسم زندگی هر انسانی با بقــــیه فرق می‌کند و مخصــــوص به خودش است. ممکن است آدم‌ها در مواجهه با اتفاقات به‌خصوص وقایع جمعی یا دیدن یک فیلم و تصویر یکسان، یک واکنش از خودشان بروز بدهند و یک نتیجه دستگیرشان بشود. ولی شدت و حدت تأثیرپذیری از آن جریان یا اتفاق، کم و زیاد است و تهش، برداشت آدم‌ها با هم خرده‌تفاوت‌هایی دارد؛ برای همین است که در بیشتر مواقع، اختلاف‌نظر و سلیقه پیش می‌آید.
 
همین اختلاف‌سلیقه و فکر، خودش منشأ خیلی از آثار هنری ارزشمند و پرقیمت در زمینه هنر‌های تجسمی و موسیقی است. هنرمندانی که آثارشان را بدون توضیح و بدون شرح مختصر و حتی بدون اسم ارائه می‌کنند، می‌خواهند از تفاوت برداشت آدم‌ها استفاده و ارزش اثر را افزون کنند. اینکه هنرمندی حتی اسم روی کارش نمی‌گذارد، یعنی نمی‌خواهد فکر بیـــننده یا مخاطب اثرش را کوچک‌ترین جهتی بدهد و به‌اصطلاح خط فکری برایش تعیین کند. همین اختلاف‌نظر‌ها و تفاوت دیدگاه‌ها برای هنرمندی که صاحب اندیشه باشد، الهام‌بخش و تأثیرگذار است.
 
اثری که در نوشتن خیلی سخت و گاهی می‌شود گفت غیرممکن است. در نوشته، مخاطب به‌صورت مستقیم با آدم‌ها و اتفاقات و برداشت‌های داخل داستان، درگیر می‌شود و همه‌چیز را از ذهن و زاویه دید نویسنده می‌بیـــــند، حتی در نوشته‌هایی که راوی فقط روایت‌کننده یک داستان یا اتفاق است و تصمیم‌گیری و نتیجه‌گیری را به‌عهده خود خواننده می‌گذارد هم، این اتفاق نمی‌افتد؛ چون مخاطب باید وارد جهان ذهنی نویسنده بشود و درمورد اتفاقی که از زاویه نگاه او افتاده است، تصمیم‌گیری و استنتاج کند، درحالی‌که هنرمندان هنر‌های تجسمی و موسیقی‌دان‌ها، این قدرت را دارند که یک اثر تولید کنند و آدم را با خودش تنها بگذارند تا هرچه دوست داشت، برداشت کند و به قدر اطلاعات یا وسعت روحش در آن موضوع خاص شناور بشود.
 
البته در این مواقع هم هنرمند بیکار نمی‌نشیند و چند کد و کلید در کار قرار می‌دهد تا مخاطب دچار سردرگمی نشود. مثال هم برای ثابت کردن این چیز‌ها آن‌قدر زیاد است که این نوشته محدود با این حجمش، اجازه نمی‌دهد بخواهم بیشتر وارد این قضیه بشوم. ولی منظور از آوردن اسم این سه هنر درکنار یکدیگر، این بود که به اثر ارزشمند «پائولو دالپونته»، نقاش و کارتونیست ایتالیایی، بپردازم. اثری چشم‌نواز و سیاه‌وسفید که دالپونته با خط‌های مخملینش ترسیم کرده است. یک کتاب به شکل پیانو یا پیانویی شکل کتاب که جلدش به شکل در پیانو و بازشده است.
 
در صفحات اول کتابی که او تصویر کرده، نت نوشته شده است و این صفحه‌ها تا جایی ادامه دارد که کلید‌های پیانو جایشان را گرفته است. کسی در تصویر نیست و فقط یک عینک روی صندلی قرار دارد. می‌شود این‌طور این اثر را توضیح داد: «اصرار در دیدن هنر و اصرار در درک دانایی، باعث می‌شود که چشمه‌های روحت، جوشان شود. فانوسی در دل آدم روشن می‌شود که نور خرد از چشم‌هایش بیرون می‌ریزد و کسی که تا دیروز مخاطب دیگران بوده، الان تبدیل به یک خطیب شده است.» این توضیحات تا اینجا بسنده می‌کرد.
 
همان‌طور که طبق قاعده قبلی عرض کردم، موسیقی و نقاشی، تواناتر از نوشتن هستند، ولی در این اثر هر سه باهم و در یک هماهنگی از نظر وزن و معنی آمده‌اند. البته هنرمندی مثل دالپونته این توان را دارد که ذهن آدم را به چالش بکشد و او را عمیقا به فکر فروببرد. برای ثابت کردنش هم به چند نکته دیگر اشاره می‌کنم؛ همان‌طور که کتاب نشانگر دارد، پیانو هم پدال دارد. این عناصر به‌ظاهر اضافی در تصویر چه می‌کنند؟ آدمی که در تصویر می‌توانست باشد، کجاست؟ وزن عناصر چطور تقسیم شده است؟ چرا صفحات بعد از نت سفید است و چرا نشانگر، بین صفحات سفید قرار دارد؟ به این حالت‌ها دقت کنید و لطفا پاسخ‌هایتان را برایمان بفرستید.
 
 
برای خواندن درباره کارتون‌های دیگر روی تصویر زیر کلیک کنید
 
کارتون | سوالی پوشیده در خط‌های مخملین
جعبه کارتون‌ها
 
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->